loading...
صبر تنهایی
لایو بازدید : 23 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (1)
معلم گفت فعل را صرف کن!

گفتم:رفتم،رفتي،رفت وسکوتي کلاس را فرا گرف...

بغض گلويم را فشرد ،بغضم را شکستم و گفتم:دلم را شکست و رفت،غرورم را له کرد ورفت،عشقم را بي رحمانه رها کرد و رفت...

اوبراي هميشه رفت،رفت،رفت...



لایو بازدید : 19 یکشنبه 05 آبان 1392 نظرات (0)
ویلیام کنراد رونتگن، کاشف اشعه ایکس به سال 1845 در شهر «لنپ» آلمان به دنیا آمد. وی در سال 1869 درجه دکترای خود را از دانشگاه زوریخ دریافت کرد. نوزده سال بعد را در دانشگاه‌های مختلفی مشغول کار بود و به تدریج به عنوان دانشمندی برجسته معروفیت کسب کرد. در سال 1888 استاد فیزیک و رئیس انستیتو فیزیک دانشگاه «ورزبورگ» شد. در همین انستیتو بود که در سال 1895 به کشفی دست یافت که سبب اشتهار او گردید.

ویلیام کنراد رونتگن، کاشف اشعه ایکس به سال 1845 در شهر «لنپ» آلمان به دنیا آمد. وی در سال 1869 درجه دکترای خود را از دانشگاه زوریخ دریافت کرد. نوزده سال بعد را در دانشگاه‌های مختلفی مشغول کار بود و به تدریج به عنوان دانشمندی برجسته معروفیت کسب کرد. در سال 1888 استاد فیزیک و رئیس انستیتو فیزیک دانشگاه «ورزبورگ» شد. در همین انستیتو بود که در سال 1895 به کشفی دست یافت که سبب اشتهار او گردید.

رونتگن روز هشتم نوامبر 1895 مشغول انجام آزمایش‌هایی با اشعه‌های کاتودیک بود. اشعه کاتودیک جریانی از الکترن‌های سریع‌الحرکت می‌باشد. این جریان در نتیجه اتصال یک ولتاژ قوی  بین الکترودهایی که در دوانتهای یک لوله شیشه‌ای مسدود و فاقد هوا تعبیه شده است، ایجاد می‌گردد. اشعه‌های کاتودیک قابلیت انتشار و رسوخ ندارند و چند سانتیمتر از هوا به سهولت آن را متوقف می‌کند. در آن آزمایش رونتگن لوله شیشه‌ای حاوی اشعه کاتودیک خود را با کاغذ سیاه ضخیمی کاملاً پوشاند به شکلی که وقتی جریان الکتریکی برقرار می‌گردید هیچ‌گونه نوری از داخل لوله مشاهده نمی‌شد.

هنگامی که رونتگن جریان برق را به لوله اشعه کاتودیک وصل کرد با کمال شگفتی مشاهده کرد صفحه فلورسنتی که روی نیمکت مجاور قرار داشت مانند آنکه نوری بر آن تابانده شده باشد شروع به درخشیدن کرد. او جریان را قطع کرد و درخشش صفحه (که با لایه‌ای از باریوم پلاتینو سیانید، ماده‌ای فلورسنت، پوشانده شده بود) متوقف شد. از آنجا که لوله‌ی حاوی اشعه کاتودیک کاملاً پوشیده شده بود و منفذی نداشت رونتگن به این نتیجه رسید که با برقراری جریان الکتریکی باید نوعی تشعشع نامرئی از لوله خارج شود.

 

او این تشعشع نامرئی را به خاطر ماهیت ناشناخته آن، «اشعه ایکس» نامید. ایکس یک نشانه معمول در ریاضی برای ناشناخته‌ها است.

رونتگن که از این کشف تصادفی به هیجان آمده بود سایر کارهای تحقیقاتی خود را کنار گذاشت و تمام توجه خود را معطوف به بررسی خواص اشعه ایکس کرد. او پس از چند هفته کار فشرده موفق به کشف نکات زیر شد :

1- اشعه ایکس می‌تواند موجب شود تا عناصر گوناگون شیمیایی دیگری (علاوه بر باریوم پلاتینو سیانید) نیز خاصیت باز پس دادن نور را پیدا کنند.

2- اشعه ایکس می‌تواند از بسیاری مواد که حاجب نور معمولی هستند عبور کند. رونتگن مخصوصاً متوجه شد که اشعه ایکس می‌تواند از گوشت عبور کند ولی در برابر استخوان متوقف می‌شود، او با قرار دادن دست خود بین لوله اشعه کاتودیک و صفحه فلورسنت توانست تصویر استخوان‌های دستش را روی صفحه مشاهده کند.

3- اشعه ایکس در خط مستقیم حرکت می‌کند و برخلاف ذراتی که بار الکتریکی دارند تحت تأثیر میدان‌های مغناطیسی منحرف نمی‌شود.

رونتگن در دسامبر 1895 اولین مقاله خود را درباره اشعه ایکس نوشت. گزارش او بلافاصله هیجان فراوانی به وجود آورد و توجه محافل علمی را به خود جلب نمود. صدها تن از دانشمندان و پژوهشگران چند ماه به بررسی و تحقیق پیرامون اشعه ایکس پرداختند و طی مدت یک سال تقریباً حدود یکهزار مقاله درباره این موضوع منتشر شد.

یکی از دانشمندان که کشف رونتگن مستقیماً محرک تحقیقات او شد، آنتوان هنری بکوئرل بود. بکوئرل گرچه با نیت تحقیق بیشتری پیرامون اشعه ایکس مشغول کار شد ولی تصادفاً به کشف پدیده‌ای مهمتر، یعنی رادیواکتیویته دست یافت.

به طور کلی هر گاه الکترون‌هایی با انرژی بالا بر شیئی برخورد کند تشعشات ایکس تولید می‌گردد. اشعه ایکس خود فاقد الکترون است بلکه بیشتر از امواج الکترومغناطیسی تشکیل می‌شود. بنابراین اصولاً شبیه به تشعشات مرئی یعنی امواج نوری است با این تفاوت که طول موج اشعه ایکس بسیار کوتاه‌تر می‌باشد. مهمترین موارد استعمال اشعه ایکس، استفاده از آن برای تشخیص‌های پزشکی و دندانپزشکی است. موارد استعمال دیگر آن رادیوتراپی می‌باشد که در آن اشعه ایکس برای نابود کردن تومورهای خطرناک و یا متوقف کردن رشد آنها به کار برده می‌شود.

اشعه ایکس در صنعت نیز موارد استعمال فراوانی دارد. مثلاً می‌توان از آن برای اندازه‌گیری ضخامت برخی مواد و یا پیدا کردن درز و رخنه‌های ناپیدا استفاده کرد. اشعه ایکس در بسیاری دیگر از زمینه‌های علمی از زیست‌شناسی گرفته تا نجوم و ستاره‌شناسی نیز کاربرد دارد. این اشعه به ویژه درباره‌ی ساختار اتمی و ملکولی اطلاعات زیادی را برای دانشمندان فراهم آورده است.

تمام افتخار و اعتبار کشف اشعه ایکس شایسته رونتگن می‌باشد. او به تنهایی کار کرد، کشف او غیرقابل پیش‌بینی بود و مجدانه کار خود را پی گرفت. علاوه بر اینها کشف او انگیزه مهمی برای بکوئرل و سایر پژوهشگران شد.

با تمام این احوال نباید در باب اهمیت رونتگن مبالغه شود. بدون تردید اشعه ایکس کاربردهای بسیار سودمندی دارد ولی کسی نمی‌تواند بگوید که در نتیجه استفاده از آن تمامی تکنولوژی ما دگرگون شده است. در حالی که با کشف القای الکترومغناطیس توسط فاراده این چنین دگرگونی انجام شد. به همین نحو کسی نمی‌تواند مدعی شود که کشف اشعه ایکس براستی برای تئوری علمی اهمیتی بنیادین داشت. اشعه‌های ماورای بنفش که طول موج‌های آن کوتاه‌تر از نور مرئی است تقریباً از یک قرن قبل شناخته شده بود. اشعه ایکس (که مشابه با امواج ماورای بنفش می‌باشد ولی طول موج آن کوتاه‌تر است) به راحتی در چهارچوب فیزیک کلاسیک قرار می‌گیرد. روی هم رفته من تصور می‌کنم کاملاً منطقی است که در این فهرست رونتگن پایین‌تر از رادرفورد، که کشف او از اهمیت اساسی بیشتری برخوردار بود، قرار داده شود.

رونتگن فرزندی از خود نداشت. او و همسرش دختری را به فرزندی قبول کردند. در سال 1901 جایزه نوبل در فیزیک به رونتگن داده شد. این اولین جایزه نوبل برای رشته فیزیک بود. رونتگن در سال 1923 در شهر مونیخ آلمان درگذشت.


لایو بازدید : 18 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
کنار درس خسرو کتاب ادبیات 2 نوشته ام : "حال پیر کنعانی..." چرا و چطورش را یادم نیست اصلا به هرحال.... همین... "حال پیر کنعانی" اولین بار این حدیث : "الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم" را مطئنا از فرهاد شنیده ام و عاشقش شدم و امیدوار (م مشدد!) میشوم هربار با خواندنش و شنیدنش. واقعا خوب است و حس عجیبی دارد که اگر بنشینم و عمیقا فکرکنم درباره اش مو بر تنم سیخ میشود واقعا... دوستش دارم. بر کفر اگر ماند، بر ظلم نخوهد ماند این وعده پیغمبر تغییر نخواهد شد... این را هم دوست دارم. دوست ترش دارم چون شعر است!

امروز دوستان خوبم یه سایت در زمینه تی شرت محرم دیدم خوشم اومد عکس های تی شرت محرم را از این سایت گذاشتم

تی شرت ماه محرم

تی شرت ماه محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

خرید آنلاین تی شرت محرم

تی شرت های محرم

تی شرت های محرم


لایو بازدید : 22 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
امروز هوا حسابی پاییزیه!

هوارودوس دارم...نیمه ابری....فقط ی بارونه قشنگ و توپ کم داره....

مامان امروز شوفاژارو افتتاح کرد!

هوا حسابی وسوسم میکنه ک اهنگ گوش بدم...و رواین سه تا اهنگ مانورمیدم امروز!:

ببار بارونه علی لهراسبی...به همین زودی سیروان و وقتی میای صدای پات...علی لهراسبی!!!(این خوراکه جاده چالوس و رامسره....وای دلم خاس!)

بابا هر هفته میگ بریم شمال....ولی من اصن حوصله ی ماشین سواری ندارم!اصن اعصابم ک ندارم!!!!:|

دیشب باامیر عربی کار کردم!

دیروز بابا گف تا بعدازظهر خوب بودم باامیرولی بعدش نه!:|

عزیزتریییین سوغاتیه،غباره پیراهنه تو///عمره دوباره ی منه ،دیدنو بوییدنه تو(اصن این قشنگ وسط چالوسههههه!!!!)

بیکاروالاف نشستم تا مادر طاها تشریف بیاره:/

دیگ واقعن مخم ج نمیده!!!سپردم ب خدا...محمد ک رفته بود تحقیق،گفته بودن ی نفر ب این نام مداحه:|

گفتم اگ هس ازهمین الان جوابم نعه!!!

ولی باخودم ک میفکریدم گفتم ببین ب کجا رسیدم ک مداحه اهلبیتو قبول نمیکنم!واقعن نمیدونم چرا؟!

گوشیمو خالی کردم دادم بابا امروز ببرتش سره کار،ی مغازه اونجا هس ک تعمیرش کنه:)

باهمون تیپ اون یکیا نشستم در انتظار:|

امیرم ک خونس این دفه....

بعداز ظهر هر کاری کردم خابم نبرد!!!البته صب تا۱۱خاب بودم:|

نوک انگشتام یخ زدن!!!مدله استرسم اینه!

تنها کاره مثبتی ک میکنم این روزا فقط ف.ب گردی و پیداکردنه عکسای دکوراسیون و ... اس توش!

زبانمم ک الان فاصله ی دوترمه!ومن بیکارم...وای از الان استرس امتحان با سوپروایزرو دارم!!

زبانمم ک اصن نمیخونم...امتحانمم ک بامنت بهم داد بی!(بی ادب!)خودش گفته بود هرکس کله ترموبیادو غیبت نداشته باشه و اکتیوباشه ازامتحان معاف میشه:!

چ مسابقه والیبالایی ک ندیدم پاشدم رفتم کلاس....حیف!

:|

اخرشم امتحان گرف...کلن ۶تا غلطه جزئی داشتم و بقول خودش خیلی کوچیک!چیزای ابتدایی وسطه حرفام!

و دراخر بهم گف این بی ک بهت دادم فقط بخاطره اینه ک اصن غیبت نداشتی.!

کلا از ۷ نفر هممون بی شدیم و یک نفر ک رعنا بوت ری تست شد...ک هنوز خبر ندارم قبول شده یانه!

میمیرن ای بدن!

نریمان حرصمو درمیاره...هی ب عرفان اس میده ک این رفیقات چرامنو میبینن میخندن!!!:|

درحالی ک اصن ما نمیبینیمش....مسخره

اومدن...

خدایااااا بسم الله

 


لایو بازدید : 21 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

تو چراغ محفل تاریکمی

تو برای محفل تاریک من مثل چراغی بودی

تو عصایی سی ایی رَ باریکِمی

تودر  این راه باریک و سخت من مثل عصا بودی برایم 

تو گل همیشه بهار حُنَه می

تو همان گل همیشه بهار خانه ام هستی

تو قِراری سی دلِ دیوُنَه می

تو برای دل دیوانه ی من آرامش به ارمغان آوردی

تو امیدی بی دِ روزِ بی کَسیم

تو تنها امید من در روزهای بی کسی ام هستی

تو قِراری بی سی ایی دلواپسیم

تو برای نگرانیهای من مثل آرامش بودی

اگر پیر بییِم تو جِووُنم کِردی

من اگر پیر بودم تو جوانم کردی

وا خُوشالی هُم زِووُنم کِردی

با همه ی خوشحالیها تو مرا همزبان کردی

چی گلی اِشکو کِردی دِ شورهَ زار

مثل گلی شکفتی در شوره زار زندگی ام

دِ شوقِ تو زِمِسُونِم بی بهار

با شوق وجودت زمستانم را بهار کردی



دلنوشته های

م . نادری


         
             


لایو بازدید : 25 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

من مى‌خواهم به شما بگويم كه انقلاب ما بسيار عظيم و بسيار بالاتر و برتر از تقويمها و تقديرهاى ناظران بين‌المللى است؛ از لحاظ بنيه، بسيار قوى است؛به همين دليل است كه با وجود اين كه عليه اين انقلاب، تهاجمها و ضربه‌ها و محاصره‌ها، بيش از همه‌ى انقلابهايى كه من مى‌شناسم بوده، آسيب‌پذيرى اين انقلاب، از همه‌ى انقلابهاى بزرگ دنيا بمراتب كمتر بوده است.برای آشنایی با این موضوع سه انقلاب بزرگ را که می­شود اسم انقلاب را برروی آنها گذاشت مقایسه می­کنیم

يكى انقلاب كبير فرانسه است یكى انقلاب شوروى يكى هم يك انقلاب اسلامى، يعنى انقلاب الجزاير كه حقيقتاً انقلاب بود. شما بيست سال بعد از انقلاب كبير فرانسه ، انقلاب اكتبر، يا انقلاب الجزاير را در نظر بگيريد. بيست سال بعد از انقلاب كبير فرانسه - حدود سال 1809 -چيزى كه از فرانسه‌ى دوران لوئى شانزدهم تغيير پيدا كرده، شخص پادشاه است! در سال 1809، پادشاهى به‌نام ناپلئون بناپارت بر سر كار است؛ يك امپراطور، تاجگذارى كرده و به معناى واقعى كلمه، پادشاهى مى‌كند! آراى مردم و آزادى به آن معنايى كه انقلاب كبير فرانسه برايش تلاش كرد - در زندگى و در حكومت مطلقه‌ى ناپلئون، يك ذرّه وجود ندارد! بله، تفاوت ديگرش آن است كه لوئى شانزدهم، پادشاه كم عرضه‌يى بود، در حالى كه بناپارت، پادشاهى با عرضه و قوى بود. در طول اين بيست سال در فرانسه - تا قبل از اين كه ناپلئون روى كار بيايد - سه گروه، هر سه به‌عنوان انقلاب، سركار آمدند. گروه اول، گروه انقلابيونى بودند كهآن برخوردهاى خشن، كور و فراموش نشدنى و آن ويرانيها را در تاريخ فرانسه كردند! به هر حال، يك انقلاب كردند؛ تا حدودى قابل تحمل بود.بعد از حدود پنج سال، گروه دوم سركار آمدند و گروه اول را قلع و قمع كردند! شخصيتهاى برجسته‌ى انقلابى اعدام شدند! اين گروه دوم، گروه افراطيون بودند؛ كسانى بودند كه انقلابيون اوليه را متهم به سازشكارى كرده و آنها را اعدام كردند.


لایو بازدید : 27 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)
دكتر احمدشاه فرهت، پرشك متخصص اطفال است كه در مشهد زندگي مي كند و امروز به عنوان يكي از پزشكان فوق تخصص در رشته اطفال مشغول به فعاليت علمي و پژوهشي مي باشد، در مصاحبه زير وي به سحتي هاي خود در اين سال‌ها اشاره كرده است.

تعداد صفحات : 10

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 96
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 6
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 182
  • بازدید کلی : 5,002